جدول جو
جدول جو

معنی برتان بهادر - جستجوی لغت در جدول جو

برتان بهادر
پدر یسوکای بهادرپدر پدر چنگیزخان مغول. (تاریخ جهانگشای ج 1 ص 25)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پِ بَ دُ)
ابن قبل خان (قوبله خان) از سلاطین مغول پیش از چنگیزخان. در حبیب السیر آمده است که: پرتان بن قبل خان در شجاعت و مردانگی در زمان خود عدیل نداشت بنابر آن لقب خانی او به بهادری تبدیل یافت و در ایام دولت پرتان عمش قاجولی بهادر بمرد پرتان منصب سرداری سپاه را به پسرش ایردمجی تفویض کرد بعد از آن ایردمجی را برلاس گفتند و نسب تمامی برلاس به وی اتصال می یابد و پرتان بهادر را فرزندان بسیار بود از آن جمله ییسیوکا بهادربمزید مردانگی و تهور امتیاز داشت لاجرم بعد از فوت پدر علم کامرانی برافراشت. رجوع به حبط ج 2 ص 6 شود
لغت نامه دهخدا